محال است که شما در زمینه برنامهریزی و کنترل پروژه کار کنید و با مشكلی که در پست قبل مطرح کردم روبه رو نشوید. اگر حوصله خواندن آن ماجرا را ندارید، خلاصهاش از این قرار است: هنگامی که قرار است يك برنامهي زمانبندي بنويسيد، حتمن بايد با مسئولين اجراي هر فعاليت صحبت كنيد و نظر آنها را در مورد تخمين زمان فعاليتها جویا شوید. ولي مسألهاي كه مطرح میشود اين است كه اغلب اوقات، مسئولين اجرايي هر فعاليت بنا به دلايل مختلف، سعي ميكنند، زماني بيشتر از پيشبيني منطقي يك كار خاص را به شما تحميل كنند. به اصطلاح دچار عارضه Pad estimate هستیم.
مثلن شما مطابق تجارب قبلی و فعاليتهاي مشابه گذشته كاملاً مطمئنيد كه اجرای چند بلوك لاینینگ یک تونل، نهایتن ۳۰ روز طول خواهد کشید، ولي مسئول اجراي بتن اصرار ميكند كه زمان اين فعاليت ۹۰ روز در نظر گرفته شود. حالا اینکه اينجا چرا آن مسئول اجرايي چنين اصراري دارد، موضوع اين بحث نيست ولي ميشود حدس زد كه او با این کار، چنین اهدافی را دنبال ميكند: ۱- انجام فعاليت مورد نظر زودتر از زمان مقرر در برنامه و مطرح كردن ادعا در مورد پاداش و تشويق شدن ۲- مواخذه نشدن در صورت پايان ديرهنگام فعاليت ۳- تمایل ذاتی افراد (به خصوص ایرانیها) برای انجام دادن امور در آخرین دقایق و نهایت بهره بردن از شناوریها.
مشكل اصلي اين است كه روسا و مديران پروژه معتقدند حتمن بايد رضايت مسئولين اجرايي را در خصوص برنامه زمانبندي كسب كنيم و اگر بدون در نظر گرفتن پيشنهادات اغلب غيرمنطقي مديران اجرايي در خصوص زمانها، برنامه را براي مشاور و کافرما ارسال كنیم، از يك طرف از سوي مديران پروژه مواخذه ميشویم و از طرف ديگر واحدهاي اجرايي به دليل بيتوجهي به نظر غيرمنطقيشان، هيچ تعهدي در خصوص اجراي صحیح برنامه نميپذيرند. در اصطلاح می گویند بروید این برنامه را به هرکیس که آن را نوشته بگویید خودش هم بیاید اجرا کند
يعني برنامه زمان بندی به معني واقعي شكست ميخورد و اگر هم برنامه را مطابق نظر آنها ببندیم، يعني آب بستن بسيار به برنامه که این از نظر من شكست بزرگتري محسوب ميشود. حتي نميشود كاري كرد كه نه سيخ بسوزد و نه كباب، بس كه اختلافات فاحش است.
فکر کنم راه حلی اصلی این موضوع فقط و فقط ایجاد اعتماد است. به عبارتی با اعتماد سازی که یکی از وظایف مهم مدیریت پروژه است، می توان از برآوردهای غیرواقعی جلوگیری کرد.
به عبارتی وقتی واحد کنترل پروژه، مطابق سوابق گذشته، نُرمها و راندمانهای ثبت شده، محاسبه توان ماشینآلات و نیروی انسانی و با در نظر گرفتن حجم کلی یک کار، مدت زمانی را برای آن فعالیت پیشبینی میکند، واحدهای اجرایی نتوانند با زیر سوال بردن آن زمان، عدد مورد نظر خودشان را تحمیل کنند. البته اشتباه نکنید. مقصودم این نیست که با آنها مشورت نشود. چه بسا بهترین راه برای تخمین مدت زمان فعالیتها، استفاده از نظرات کارشناسان فنی و مجریان فعالیتهاست. اما در این مورد خاص، این افراد و مجموعه سازمان باید به قدری معتقد به این فرهنگ باشند که یک پیشبینی منطقی را از صمیم قبل بپذیرند و حتی هنگام اجرا تمام تلاش خود را جهت اتمام زودتر از موعد مقرر آن فعالیت به کار گیرند.
هر چند کارشناسان فنی پروژه (نه فقط کارشناسان کنترل پروژه) نیز باید تا حد زیادی از مهارتهای بررسی نُرمها و راندمانها، تکنیکهای پیشبینی و تخمین و محاسبه مدت زمان از طریق حجم کلی فعالیت و توان ماشینآلات و نیروی انسانی و همچنین مطالعه ریسکهای احتمالی و مشکلات و موانع پیشروی، برخوردار باشند تا بتوانند بهترین پیشبینی ممکن را ارائه دهند. مدینهی فاضلهای که بسیاری از سازمانهای پروژه محور ایرانی (به خصوص بزرگترهایشان)، سالها با آن فاصله دارن.