در مطلب قبلی با عنوان “ده نکته طلایی برای مدیران پروژهها“، ده مورد مهم برای مدیران پروژهها ذکر کردم. اما همه مدیران پروژهها به یک شکل عمل نمیکنند. به نظر من مدیران پروژه در ایران دو دسته هستند:
۱- مدیران پروژه سنتی
۲- مدیران پروژه مدرن
اصطلاح “مدیر پروژه سنتی” لزومن به معنی سالخورده و کهنسال بودن نیست. ممکن است یک فرد در عین جوانی و شادابی، در مدیریت پروژه تفکرات کاملن سنتی داشته باشد. به صورت تیتروار برخی از خصوصیات مدیران پروژه سنتی را ذکر میکنم:
۱- مدیران پروژه سنتی معتقدند برنامهریزی و کنترل پروژه امری زائد، بیفایده، لوکس، تشریفاتی، غیرکاربردی و کلن بی فایده است و معمولن هم توجهی به برنامهریزی و کنترل پروژه ندارند و اگر هم در جایی از این دانش یا متخصصین این دانش استفاده کنند، از روی اجبار است و نه اختیار و علاقه.
۲- متن قرارداد پروژه خود را تا به حال نخواندهاند، حتی یک بار هم به WBS پروژه خود نگاه نکردهاند و فقط اسم برنامه زمانبندی پروژهشان را شنیدهاند و تنها میدانند چنین برنامهای وجود خارجی دارد و از محتویات آن بیخبرند. معتقدند این کارها برای افراد بیکار است و آنها به عنوان مدیر پروژه کارهای مهمتری دارند و فرصت نگاه کردن به برنامه زمانبندی که تنها یک نقاشی زیباست را ندارند.
۳- معتقدند در مدیرت پروژه مهمترین موضوع مسائل اجرایی است و هیچ وقت نباید معطل برنامهریزی شد و اغلب بدون برنامهریزی کارها را در پروژه آغاز میکنند. ایمان دارند که به اصطلاح تا شلوارتان در پروژه خاکی و گلی نشده است، نمیتوانید مشکلات و موانع پروژه را شناسایی کنید، پس لازم است که اول کارها رو شروع کنید و بعد در طول کار و اجرای پروژه به مشکلات بپردازید.
۴- فکر میکنند برای موفقیت پروژهشان، بقیه باید شکست بخورند، به عنوان مثال اگر کارفرما هستند، موفقیت پروژه خود را در شکست خوردن و ایجاد ضرر و زیان برای پیمانکار میدانند و اگر پیمانکار هستند بالعکس.
۵- به نیروی انسانی اهمیتی نمیدهند. معتقدند که ماشینآلات، تجهیزات، جرثقیل، بیل مکانیکی، لودر، کمپرسی و بچینگ برای پروژهشان ارزش افزوده، درآمد و پول ایجاد میکنند و نیروی انسانی مهم نیست و اهمیت ندارد که چه افرادی در پروژه کار میکنند، در هر صورت ماشینآلات کار خودشان را میکنند و پروژه را به پیش خواهند برد.
۶- گمان میکنند که دانش مدیریت پروژه و حوزههای آن مانند مدیریت محدوده، زمان، هزینه، ذینفعان، ریسک، ارتباطات، کیفیت، منابع، تدارکات و یکپارچگی و امثالهم و استانداردها و راهنماهایی مانند PMBOK و PRINCE2 و کتابها و مقالههای مدیریت پروژه توسط افراد بیکار نوشته شده و کار اجرایی پروژه احتیاجی به این مزخرفات ندارد و مدیر پروژه باید مرد عمل باشد و نه فردی که این دانشها را مطالعه میکند.
۷- به شدت معتقدند مدیر پروژه باید فردی تکنیکال و فنی باشد و حتی مهم نیست از دانش مدیریت پروژه چیزی نداند، مهم این است که متخصص آن صنعتی باشد که آن پروژه در حیطه آن صنعت است. به عنوان مثال برای یک پروژه ساختمانی حتمن باید مدیر پروژه یک مهندس عمران باشد که انواع طرح اختلاط بتن را به خوبی بشناسد و یا در یک پروژه پتروشیمی، مدیر پروژه باید متخصص مهندسی شیمی یا فرآیند باشد و در یک پروژه نرمافزاری مدیر پروژه باید با چند زبان برنامهنویسی آشنا باشد و ترجیحن خودش برنامهنویس کامپیوتر باشد و با اصطلاحات فنی آن صنعت کاملن آشنا باشد که یک وقت خدای نکرده در زمینه اصطلاحات فنی و تخصصی در مقابل بقیه کم نیاورد! دانش مدیریت پروژه در اولویتهای آخر است و اگر بلد نبود هم مهم نیست.
۸- پروژه را به صورت هیأتی مدیریت میکنند. بعدن در پستی جداگانه و به صورت مفصل در مورد “سبک مدیریت پروژه هیأتی” خواهم نوشت.
۹- به تفویض اختیار اعتقادی ندارند و در ریزترین و جزئیترین مسائل پروژه باید حتمن شخص خودشان به عنوان مدیر پروژه دخالت کنند و بر همه امور پروژه از کوچک و بزرگ باید نظارت کنند و تصمیمگیریها و حرف اول و آخر در همه امور پروژه با خودشان است. کارتابل و اینباکس ایمیل بسیار شلوغی دارند و هر روز ساعتها در جلسات مختلف مینشینند و البته جلسات تنها برای این است که فقط خودشان سخن بگویند.
۱۰- معتقدند در پروژه دموکراسی نیست و مدیر پروه باید یک دیکتاتور مطلق باشد و نظر سایر افراد و تیم پروژه ذرهای اهمیت ندارد و تنها نظر آنهاست که درست و صحیح است و باید اجرا شود.
۱۱- به فاز اختتام پروژه اعتقادی ندارند، معتقدند اصل کار همان نود درصد پیشرفت پروژه بود که خودشان انجام دادهاند و فعالیتهای فاز اختتام پروژه مهم نیست و قبل از فاز اختتام پروژه، موفقیت خودشان و پروژهشان را جشن میگیرند!
خوشحال میشوم شما هم اگر موارد دیگری به ذهنتان میرسد، عنوان کنید.
خواهش میکنم بدون ذکر منبع (نام نویسنده، آدرس سایت و آدرس کانال تلگرام) کپی نکنید!
سایر مطالب مرتبط:
ده نکته طلایی برای مدیران پروژهها
آیا پروژههای سازمانتان، شما را به یاد داستان “پنج مرد نابینا و یک فیل” نمیاندازد؟
مهمترین تفاوتهای برنامههای زمانبندی در ایران با سایر کشورها