زلزله اخیر منطقه کرمانشاه و اتفاقات و خسارات جانی و مالی پیش آمده و نحوه مدیریت کمکها و امدادها پس از وقوع زلزله باز هم سبب شد که صدای همه در بیاید که در “مدیریت بحران” ضعف داریم. در تمام رسانهها، سایتها و شبکههای اجتماعی در مورد ضعف مدیریت بحران در کشور صحبت میکنند.
اما اگر از دیدگاه مدیریت پروژه بخواهیم به این موضوع نگاه کنیم، مدیریت بحران معضل اصلی نیست. معضل اصلی نبود دیدگاه “مدیریت ریسک” است. به عبارتی مدیریت بحران مربوط به بعد از وقوع حوادث و بلایای طبیعی است اما مدیریت ریسک یک نگاه پیشگیرانه و PROACTIVE دارد برخلاف مدیریت بحران که یک نگاه REACTIVE و واکنشی است.
از وقوع زلزله نمیشود پیشگیری کرد، در اصطلاع این حوادث ACT OF GOD یا کار خدا هستند، اما میتوان با به کار گیری مدیریت ریسک، اثرات منفی این حوادث را به حداقل ممکن رساند. تجربه کشورهایی زلزلهخیزی همانند ژاپن در به کارگیری مدیریت ریسک و نگاه پیشگیرانه آنها در این خصوص گواه این ادعاست.
کشور ما به خاطر قرار گرفتن در کمربند زلزله همواره در معرض وقوع زلزلههای مهیب بوده، هست و خواهد بود. تقریبن هر ۱۵ سال یک زلزله مهیب در کشور اتفاق افتاده که جان بسیاری از هموطنانمان را گرفته است. پس ریسک وقوع زلزله یک ریسک بسیار مهم است که بایستی در تمام برنامهریزیهای کلان و خرد کشوری لحاظ شود.
با لحاظ کردن این ریسک مهم در برنامهریزیها میتوان استراتژیهای پاسخ به ریسک مناسبی نیز در نظر گرفت. مهمترین این استراتژیها، برنامههای پاسخ به ریسکی هستند که اثرات ریسک وقوع زلزله را به حداقل ممکن میرساند. به عبارتی اتخاذ سیاست کاهش اثرات منفی زلزله باید در اولویت اصلی همه برنامهریزیها قرار گیرد.
به عنوان مثال موارد زیر در این استراتژی باید لحاظ گردد:
– ممنوعیت ساخت و ساز در مناطقی که بر روی گسل یا نزدیک به گسل هستند.
– اتخاذ سیاستهای بسیار سختگیرانه در ساخت و ساز (اماکن مسکونی/اداری/آموزشی/ و ….). این سیاستها باید به گونهای بسیار سختگیرانه طراحی شوند و در صورت تخطی یک سازنده از این استانداردها، کار با جریمه و امثالهم رفع نشود و اگر سازندهای بر اساس آییننامهها عمل نکرد، جواز کار او باطل شود و ساختمان ساخته شده نیز تخریب گردد.
– امکان عمومی همانند مدارس، مساجد، ورزشگاهها، بیمارستانها و مراکز درمانی و … با استحکام بسیار بالاتری از از ساختمانهای معمولی ساخته شوند.
– پلها و تونلها و ایستگاههای مترو و جادهها و … با در نظر گرفتن ریسک زلزله ساخته شوند.
– آموزشهای علمی و عملی فراوانی برای همه مردم و مسئولان و امداد گران در خصوص نحوه عملکرد در هنگام وقوع زلزله و پس از آن ارائه شود. در یک کشور زلزلهخیز، هر کس در هر جایی و سمتی و هر سنی هست، بایستی از تمام موارد و اقدامهای لازم در زمان وقوع زلزله و پس از آن آگاه باشد.
اینها بخشی از مواردی بود که بایستی پیش از وقوع زلزلههای بعدی مد نظر قرار گیرد.
اما در هر صورت چه بخواهیم چه نخواهیم زلزله باز هم خواهد آمد و لازم است برای پس از وقوع زلزله نیز برنامه پاسخ به ریسک داسته باشیم. لازم است که در سرتاسر استانهای کشور، از قبل انبارهایی پر از چادر، پتو، آب معدنی، خوراکی، دارو، لباس گرم و سایر مایحتاج مورد نیاز به همراه ماشینآلاتی همانند لودر، بیل مکانیکی، بابکت، دستگاه هوابرش، جرثقیل و … به صورت رزرو و آماده به کار موجود باشد تا بلافاصله بعد از وقوع یک حادثه طبیعی از این انبارها برای کمکرسانی و امداد اولیه استفاده شود. حتی لازم است همانند همه جای دنیا، بودجهای اختصاصی برای این کمکرسانیها همواره در خزانه دولت موجود باشد تا در زمان وقوع زلزله لازم نباشد هر بازیگر و ورزشکاری شماره کارت بانکی شخصی خودش را اعلام نماید.
همچنین وظیفه تمام سازمانهایی مانند هلال احمر و جمعیت امام علی و ارتش و نیروهای نظامی و امثالهم در زمان وقوع زلزله کامل مشخص و شفاف و از قبل معلوم باشد تا بعد از وقوع زلزله شاهد بینظمی و هرج مرج و هجوم مردم عادی با ماشین شخصی به مناطق زلزلهزده به جهت کمکرسانی نباشیم.
باور بفرمایید مدیریت ریسک دوای درد همه این مشکلات، بینظمیها و تداخلات کاری است. با مدیریت ریسک میتوان برای قبل از وقوع زلزله، در زمان وقوع زلزله و بعد از وقوع زلزله برنامه و هدف داشت و فراموش نکنیم زلزله هیچ کس را نمیکشد، این ساختمانها و اقدامات و بیبرنامگیهای خود ماست که پس از وقوع زلزله بر سر خودمان آوار میشود.
[…] مدیریت بحران یا مدیریت ریسک؟ مسأله این است. […]
[…] مدیریت بحران یا مدیریت ریسک؟ مسأله این است. […]