شاید متعجب بشید اگه بدونید غالب برنامههای زمانبندی پروژهها در ایران تفاوتهایی گاهی فاحش با برنامههای زمانبندی پروژههای خارج از ایران دارند. کلاً سبک برنامهریزی و کنترل پروژه و این کاری که ما تحت عنوان برنامهریزی و کنترل پروژه در ایران انجام میدهیم، تفاوتهایی با آنچه در کشورهای دیگر انجام میشود دارد. البته این موضوع ذاتن یک عیب نیست. از آن جهت که هر دانش و ابزاری و استانداردی را میتوان برای هر کشور و هر پروژه بومیسازی کرد و لازم نیست دقیقن هرکاری که بقیه انجام میدهند ما نیز دقیقن همان را انجام دهیم. به عبارتی تعصب بر یک روال کاری را باید کنار گذاشت و Tailoring را سر لوحه کار خود قرار دهیم.
موارد زیر بر حسب تجارب خودم و تجارب دوستان و همکاران در خصوص تفاوتهای برنامههای زمانبندی پروژههای ایران با برنامههای زمان بندی متعارف پروژههای خارج از ایران به ذهنم رسید. فعلن به صورت تیتر این موارد را یادداشت میکنم تا در ادامه به صورت مفصل به هر کدوم بپردازیم. (شما هم اگر موردی به ذهنتون میرسه، حتمن عنوان کنید.)
۱- عدم اجرای برنامه ریزی غلتان یا Rolling Wave Planning
۲- عدم تعریف و تخصیص منابع در برنامه زمانبندی
۳- عدم تعریف هزینهها در برنامه زمانبندی
۴- تعداد بسیار زیاد فعالیتها و توجه بیش از اندازه به جزئیات
۵- غیر واقعی بودن و غیر اجرایی بودن برنامههای زمانبندی
۶- تقویم غیرواقعی برنامههای زمانبندی
۷- روابط غیرمنطقی، شناوریهای عجیب و مسیر بحرانی غیرواقعی
خواهش میکنم بدون ذکر منبع، کپی نکنید!
با سلام
موارد زیر نیز از ضعف های برنامه زمان بندی در کشور ما می باشد.
۱- عدم استفاده از بیس لاین ها جهت تهیه برنامه کارگاهی و گزارش گیری و ….
۲- عدم توجه به scope کاری در برنامه زمان بندی و اعمال تغییرات زیاد در اجرا
۳- استفاده زیاد از lag و leadها
۴- استفاده زیاد از قیود محدود کننده
بسیار عالی.
این موارد هم به لیست اضافه میکنم و در مورد هر کدوم خواهم نوشت
[…] مطلب “مهمترین تفاوتهای برنامههای زمانبندی در ایران با…“، لیستی از تفاوتها رو ارائه کردم و قرار شد به مرور […]
Comments are closed.