مثال معروفی است در بین اهالی پروژههای ایران که به قدری از منابع و افراد مختلف این مثال را شنیدهام که منبع اصلی آن برایم مشخص نیست. بیایید در ابتدای بحث این مثال را بررسی کنیم:
میگویند در منطقهای دو پیمانکار حضور داشتند. یک پیمانکار ایرانی و یک پیمانکار ایتالیایی. هر دو با هم و در همسایگی هم کار پروژههای خود را شروع کردند، پیمانکار ایرانی مطابق روال همه پیمانکاران ایرانی، با ماشینآلات، بیل مکانیکی، گریدر، لودر و کمپرسی مشغول به خاکبرداری شد اما پیمانکار ایتالیایی که پروژهشان در همسایگی کارگاه پیمانکار ایرانی بود، هر روز به کانکسهایشان میرفتند و تا پایان روز در کانکسها میماندند و هیچ کار اجرایی در محل پروژه انجام نمیدادند.
پرسنل پیمانکار ایرانی هر روز به این کار ایتالیاییها میخندیدند و میگفتند: “اینا که کار نمیکنند، هر روز به داخل کانکس میرن و تا آخر وقت اونجا میشینن و نه خبری از بیل مکانیکی هست و نه لودر و کامیون و امثالهم و اینها اهل کار نیستند و عمرن بتونن این جوری پروژه رو تموم کنن.”
چهار ماه بعد پیمانکار ایرانی بعد از اتمام خاکبرداریهای اولیه و تسطیح سایت متوجه شدند که هنوز نقشههای فونداسیون تجهیزات به صورت کامل در اختیارشان نیست و آن فونداسیونهایی هم که نقشهاش در اختیارشان بود و اجرا کرده بودند، هنوز آن تجهیزی که باید آنجا نصب میشد خریداری نشده بود و به سایت پروژه نرسیده بود. لاجرم کار اجرایی پروژه را تعطیل کردند. همان زمان که پیمانکار ایرانی کار را تعطیل کردند، پرسنل پیمانکار ایتالیایی بعد از چهارماه از کانکس بیرون آمدن و با نقشههای کامل، برنامه زمانبندی مشخص، منابع کافی و متناسب به سرعت کار را آغاز و پروژه را به اتمام رساندند و رفتند و پیمانکار ایرانی با این که چهار ماه زودتر کار را شروع کرده بود، تا ماهها بعد نتوانست پروژه را به اتمام برساند.
واقعیت امر هم همین است. ما در ایران بخش اجرایی پروژهها را خیلی زودتر از موعد مناسب شروع میکنیم. حتمن دیدهاید که در سفرهای استانی مسئولین معمولن کلنگ چند پروژه به زمین میخورد و بخش عمدهای از این پروژههای کلنگ خورده هرگز آغاز نمیشوند. برخی دیگر نیز بعد از کلنگزنی آغاز میشوند و تسطیح و فنسکشی هم انجام میشود و در همین مرحله متوقف میشوند. در برخی دیگر نیز چند سازه نصفه و نیمه اجرا میشود و کار متوقف میشود. حتمن در اطرافتان پرژههای این چنینی را دیدهاید.
اما به عقیده بنده اگر پروژهای را دیدید که زودتر از موجود بودن پنج آیتم زیر شروع شده است، یقین بدانید یک جای کار میلنگد و آن پروژه به زودی یا متوقف خواهد شد یا در ادامه کار دچار تأخیرات فراوانی خواهد شد.
۱- قرارداد، اسکوپ مشخص و واضح و منشور پروژه
۲- تعیین و تکلیف دقیق برنامه تأمین مالی پروژه
۳- برنامه زمانبندی
۴- نقشه، طرح و مدارک مهندسی برای فازهای ابتدایی پروژه
۵- متریال و تجهیزات، ابزار و منابع کافی حداقل برای شروع کار
بنابراین اصطلاحاتی مانند “حالا کلنگ پروژه رو بزنیم، بعد بودجهش هم میاد” یا “بریم شلوارمون رو تو پروژه خاکی کنیم، بعد نقشهها و متریال و تجهیزات هم میرسه” صرفن نشاندهنده ضعف مفرط دانش مدیریت پروژه تصمیم گیرندگان اصلی پروژه است و این باور که پروژه هر چه سریعتر استارت بخورد، زودتر به سرانجام میرسد، باوری کاملن غلط و از اساس اشتباه است. به عبارتی به جای اینکه از اول شروع به ضربه زدن با تبر به درخت کنید، مدت زمانی را صرف تیز کردن تبر کنید و بعد در زمان کوتاهتری درخت را با تبر قطع کنید.
خواهش میکنم بدون ذکر منبع (نام نویسنده، آدرس سایت و آدرس کانال تلگرام) کپی نکنید!
در همین ارتباط بخوانید:
[…] آیا پروژهها در ایران زود آغاز میشوند؟ (احمد شریفی) […]