یک تجریه و خاطره تلخ، پروژه NGL خارگ

by

من به مدت یکسال به عنوان کارشناس برنامه‌ریزی و کنترل پروژه و در یک شرکت پیمانکاری و در کارگاه پروژه پالایشگاه NGL خارگ کار کردم. اون موقع در اوایل دوران کاریم قرار داشتم و محل کارم در جزیره خارگ بود و اون پروژه سومین پروژه دوران کاری من بود. از روز اول پروژه در بخش کاری شرکت ما (تحویل زمین) اونجا بودم و بعد از یکسال به دستور شرکت به پروژه دیگه‌ای منتقل شدم. اما همیشه به سرنوشت پروژه‌هایی که در اون‌ها کار کردم علاقه‌مند هستم و اخبار مرتبط با اون‌ها رو دنبال می‌کنم. متأسفانه پروژه NGL خارگ تنها پروژه دوران کاری من بود که هیچ وقت به سرانجام نرسید و سال‌هاست که متوقف شده و تقریبن به حال خودش رها شده.

اما داستان چیه؟ اول بیاید خیلی مختصر ببینیم پروژه‌های NGL برای چی اجرا میشن. تا حالا دیدید کنار خیلی از چاه‌ها و سکوهای نفت، یک فلر (مشعل) در حال سوختنه؟ اکثر اون فلرها، گازهای همراه نفته که سوزانده میشه. تو مخازن نفتی همراه با نفت، مقداری گاز هم هست، نفت خام استخراج میشه و اگه تأسیسات جمع‌آوری و استحصال گاز در نزدیکی چاه نفت موجود نباشه، به اجبار اون گاز سوزونده میشه. پروژه‌های NGL به این منظور تعریف شدن که از سوزاندن این سرمایه (گاز همراه نفت) جلوگیری بشه و گازش فرآوری و به فروش بره.

پروژه NGL خارگ هم به همین منظور تعریف شده بود. قبل‌تر و هم‌زمان با پروژه NGL خارگ، پروژه‌های مشابه دیگه‌ای در ایران اجرا شده بود، یا در حال اجرا بودن یا الان در حال اجرا هستند. این پروژه‌ها از هر نظر برای اقتصاد کاملن سود خالصن. دوره بازگشت سرمایه‌شون کم‌تر از دوساله. یعنی شما به جای سوزاندن گاز، اونو تبدیل به یک کالای قابل فروش می‌کنید.

این هم از نظر اقتصادی خیلی خوبه هم از نظر زیست‌محیطی. حتی به قدری پروژه‌های مفیدی هستند که در مقطعی قرار بود بانک جهانی و سازمان ملل هم تو پروژه NGL خارگ سرمایه‌گذاری کنند، چون اجراش به کاهش گرمایش زمین کمک می‌کرد.

مبلغ اولیه اجرای پروژه ۱.۲ میلیارد دلار بود. من از سال ۸۹ تا ۹۰ اونجا بودم. تا سال ۱۳۹۲ حدود ۶۰۰ میلیون دلار برای اجرای پروژه خرج شده بود. فونداسیون‌های زیادی اجرا شد، مخازن بزرگی به اتمام رسید، تأسیسات مهمی مثل بویلر نصب شدن و خیلی کارهای دیگه. تو بخش مهندسی و خرید هم پیشرفت پروژه قابل توجه بود. در سال ۹۲ دولت اعلام کرد پولی برای ادامه اون پروژه نداره و باید پروژه رو به بخش خصوصی واگذار کنیم. من در جایگاهی نیستم که بگم چرا دولت این تصمیم رو گرفت. به هر حال اون‌ها هم دلایل و استراتژی‌های خودشون را دارند. اما این تصمیم یک پایان تلخ برای پروژه نیمه‌تمام NGL خارگ بود. پروژه در اون مقطع به صورت کامل متوقف شد و تا امروز هم متوقفه.

حالا بیام یک مقدار راجع به اعداد و ارقام اون پروژه صحبت کنیم. تا سال ۹۲ حدود ۶۰۰ میلیون دلار هزینه در اون پروژه صرف شده بود. تمام سرمایه‌گذاری‌های انجام شده در پروژه NGL خارگ از اون روز تا حالا داره خاک می‌خوره، تبدیل به خانه خفاش‌ها شده، زنگ زده و به حال خودش رها شده.

طبق برآوردی که اون موقع کارفرمای اصلی پروژه ما یعنی شرکت نفت فلات قاره ایران داشت، در اون سال با ۴۰۰ میلیون دلار سرمایه‌گذاری دیگه میشد پروژه رو به بهره‌برداری رسوند. قرار بود ۶۰۰ میلیون فوت مکعب گاز همراه نفت که سوزنده میشه در این مجتمع از سوزاندن نجات پیدا کنه. حاصل این کار چی بود؟ اگه پروژه به اتمام می‌رسید، حاصلش میشد ۱۰ میلیارد دلار سود خالص برای کشور ایران از اون موقع تا حالا! البته طی این سال‌ها با توجه به کاهش فروش و تولید نفت به دلیل تحریم‌ها، مبلغ سودآوری برآوردی پروژه از ۱۰ میلیارد دلار به ۶ میلیارد دلار کاهش پیدا کرد.

در میادین نفتی اطراف جزیره خارگ (سکوهای نفتی ابوذر، بهرگان و خارگ) حدودن روزی دو میلیون دلار گاز همراه نفت سوزانده میشه و دود میشه میره هوا. پروژه NGL خارگ قرار بود از این سوختن جلوگیری کنه. برای اینکه به بزرگی این خسارت پی ببرید کافیه مثلن به این فکر کنید که فقط اگه سه روز اون مجتمع کار می‌کرد، می‌تونست کل خسارتی که به مارک ویلموتس(سرمربی سابق تیم ملی ایران) باید بدیم رو پرداخت کنیم. فقط با سه روز بهره‌برداری از پروژه NGL خارگ. یا مثلن با درآمد حاصل اون پروژه میشد ۶ هزارمگاوات نیروگاه بادی در کشور نصب کرد.

متأسفانه از این دست مگا پروژه‌های نیمه تمام در ایران خیلی داریم. نمونه خیلی بزرگ‌ترش پروژه عظیم ایران LNG در منطقه کنگان استان بوشهر هست که اون هم بعد از کلی کار به صورت نیمه‌تمام به حال خودش رها شده. اجرا و تکمیل این پروژه‌ها و رسوندنشون به بهره‌برداری می‌تونست هم فرصت‌های شغلی و کاری زیادی برای پروژه‌ای‌ها و پیمانکاران ایجاد کنه و هم بعدن در دوران بهره‌برداری، درآمدشون نصیب کشور بشه. اما صد حیف به صورت نیمه تمام به حال خودشون رها شدن.

کشور عزیز ما ایران برای رسیدن به توسعه و پیشرفت پایدار، هیچ راهی به جز اجرای پروژه‌های بزرگ و کوچک نداره. ما هنوز باید هزاران کلیومتر راه‌آهن و جاده و پل و تونل بسازیم، هنوز باید کلی پالایشگاه و پتروشیمی و کارخونه فولاد دیگه بسازیم، هنوز احتیاج به ساخت تعداد بیش‌تری نیروگاه و بیمارستان و مدرسه داریم. راه رسیدن به پیشرفت و توسعه کشور، از مسیر اجرای درستِ پروژه‌هایِ درست می‌گذره.

در همین ارتباط بخوانید:

You may also like

۳ Comment
  1. […] یک تجربه و خاطره تلخ، پروژه NGL خارگ (دوست خوب‌م مهندس احمد شریفی زمیدانی به نکته‌ی بسیار مهمی در مورد ساختار توسعه‌ی صنعتی کشور اشاره کردند.) […]

  2. Afshin 3 سال ago
    Reply

    با سلام و درود خدمت شما مهندس بزرگوار و سپاس از مطالب خوب و …
    پروژه NGL بعد از رفتن توتال مشخص بود سرنوشتش، گرچه الان دوباره شروع شده و مابقی فوندانسیون ها توسط شرکت های خورد مقیم همونجا داره انجام میشه و مذاکراتی برای برگشت شرکت های خارجی با سیاست های مختلف (محدودیت بیان) داره انجام میشه.

    با تشکر

  3. Hossein 2 سال ago
    Reply

    سلام

    وقتی اجرای پروژه ای کند می شود، می توان علاوه بر خطای تصمیمات کلان پروژه، چالش های اجرا، شرایط اقلیمی و مشکلات ذینفعان را موثر دانست
    ولی وقتی پروژه ای در این ابعاد متوقف می شود، یا:
    – مطالعات پروژه خطای فاحش داشته است
    و یا:
    – پروژه قربانی بازی های سیاسی و جناحی شده است
    درست مثل گازهای کرسنت، که هنوز می سوزند

Leave a Comment

Your email address will not be published.