شرکتهای ساختمانی چینی با استفاده از تکنولوژی آمادهسازی و ساخت متریال پیش ساخته در محل کارخانه و نصب سریع در محل اجرای پروژه، برجها و آسمانخراشهای بلندی را تنها طی سه هفته به اتمام میرسانند. ویدئوی زیر را ببینید: (اگر ویدئو را در پایین نمیبینید، اینجا کلیک کنید)
در منحنیهای زمان و هزینه پروژه، نقطهای وجود دارد که زمان پروژه در حداقلترین حالت ممکن و بهینهترین شرایط آن است و افزایش سرعت پروژه و عبور از آن نقطه ممکن است سبب ایجاد هزینههای بیشتر شود. شرکتهای چینی با استفاده از تکنولوژی پیش ساخته، این نقطه زمانی را به پایینترین حد ممکن رساندهاند و پروژههای برجهای ساختمانی را در کمترین زمان ممکن به اتمام میرسانند. اگر ویدئوی بالا را دیده باشید تمام اجزای یک برج در محل کارخانه ساخته میشوند و بعد برای نصب به محل پروژه منتقل میشوند. حتی اجرای کف و سقف یک طبقه نیز در محل کارخانه انجام میشود و کف بتنریزی شده و حتی کاشی و سرامیک شده از کارخانه به محل نصب در پروژه منتقل میشود.
شرکتهای ساختمانی ایرانی نیز اگر به سمت این فنآوری بروند، قطعن با بازخوردهای خوبی از جانب کارفرماها روبهرو خواهند شد، کدام سرمایهگذاری است که از ساخته شدن پروژهش در سه هفته لذت نبرد؟
اجازه بدهید با یک مثال توضیح بدم که چه طور چنین روش اجرایی باعث کاهش هزینههای پروژه میشود. فرض کنید شما بخواهید یک پروژه ساختمانی را اجرا کنید. در فاز ساخت پروژه شما یک سری پرسنل نگهبان، نیروی ایمنی، سرپرست اجرا، دفتر فنی، مسئولین اداری و مالی و امثالهم دارید. علاوه بر آن هزینههایی مثل برق و آب تجهیز کارگاه هم هست. اینها هزینههای غیرمستقیم پروژه هستند و چه پروژه یک ماه طول بکشد و چه ده سال شما در پروژه مجبور به پرداخت این هزینههای غیر مستقیم هستید. حال هرچه بتوانیم زمان پروژه را کاهش بدهیم و به آن نقطه بهینه در منحنی زمان-هزینه برسیم، در هزینههای غیرمستقیم صرفهجویی کردیم. از طرفی هزینه هایی مانند فرصت از دست رفته بابت بهره برداری از پروژه، هزینه اجاره انواع پمپ بتن و امثالهم هم به پروژه تحمیل خواهد شد.
اما چند نکته در کاهش زمان پروژه وجود دارد. تا یک جایی میشود زمان پروژه را با افزایش منابع و موازیسازی فعالیتها کاهش داد و از آن نقطه بهینه به بعد دیگر کاهش زمان پروژه سبب افزایش شدید هزینهها میشود یا اصلن کمتر از آن زمان اجرای کار غیرممکن خواهد بود. از طرفی در پروژههای ساختمانی بزرگ (مثل ساخت یک برج مسکونی یا اداری) اگر از تکنولوژی پیش ساخته جدید استفاده نشود، اصلن امکان کاهش زمان پروژه به کمتر از شش ماه میسر نیست.
به عبارتی شیوه سنتی ساخت ساختمان در ایران که تقریبن اکثریت مطلق پروژهها با آن روش اجرا میشوند، جوابگوی کاهش زمان پروژه مشابه عملکرد شرکتهای چینی نیست. علت این امر هم این است که عمده ساخت و ساز پروژههای ساختمانی در ایران یا توسط معماران و سازندههای سنتی انجام میشود یا توسط خود شخص مالک. شرکتهای ساختمانی بزرگ سهم کمی از این بازار بزرگ دارند. البته در ایران هم تجربههای موفق استفاده از تکنولوژی پیشساخته جهت کاهش زمان پروژه را داشتهایم. مثل ساخت پل طبقاتی صدر در شهر تهران که پایههای پل و قطعات بتنی آن در محل کارخانه ساخته میشد و در اتوبان صدر نصب میگشت. فقط تصور کنید اگر قرار بود همانند شیوههای سنتی ساخت، پایه ها و قطعات بتنی این این پل در محل پروژه آرماتوربندی، قالببندی و بتنریزی میشد، در آن صورت چقدر زمان پروژه زیادتر میگشت و چقدر هزینههای سربار و غیرمستقیم دامنگیر پروژه و کل شهر تهران میشد.
خواهش میکنم بدون ذکر منبع (نام نویسنده، آدرس سایت و آدرس کانال تلگرام) کپی نکنید!
در همین ارتباط بخوانید:
- وقتی تیم پروژه، دوست ندارند پروژه به موقع تمام شود
- مدیریت پروژه در فوتبال
- هفت تغییر اساسی در ویرایش ششم PMBOK در مقایسه با نسخه پنجم
- مدیریت قند و چایی در پروژهها
- معضلی به نام کنفرانسها و همایشهای مدیریت پروژه
- پروژههای نیمه تمام و آیا ایران در حال فقیرتر شدن است؟
- آیا پروژههای سازمانتان، شما را به یاد داستان “پنج مرد نابینا و یک فیل” نمیاندازد؟
- رابطه تورم و پروژههای نیمه تمام
- جشن گرفتن به افتخار شکستها
- تفاوت نیروهای مستقیم و غیر مستقیم در پروژه
- ده نکته طلایی برای مدیران پروژهها
- ویژگیهای یک مدیر پروژه سنتی
- آیا پروژهها در ایران زود آغاز میشوند؟
- چه بر سر پروژههایی میآید که از مدیریت ذینفعان مخالف غافل میشوند؟
[…] […]
[…] […]